رودخانه ی واژگون 1: تومک، نوشته ژان کلود مورلوا است و با ترجمه نوید اعطار شرقی در انتشارات محراب قلم منتشر شده است. داستان کتاب رودخانه ی واژگون 1: تومک در زمانی اتفاق میافتد که نه اتومبیلی وجود دارد و نه تلوزیونی. تومک، پسرک 13 سالهای است که تنها خواروبارفروشی دهکده را دارد. در مغازهی تومک همه چیز پیدا میشود و مردم دهکده از خواروبارفروشی تومک خرید میکنند.
تومک، پسربچهی یتیم سیزده ساله، تنها خواروبارفروشی دهکده را میگرداند. روزی هنگام غروب دخترک جوانی به نام هانا وارد مغازه میشود و میپرسد آیا تومک آب رودخانهی کجار میفروشد؟ آبی که جلوی مردن را میگیرد.
دختر توضیح میدهد هر کس از آب این رودخانه بنوشد، هرگز نمیمیرد و او به آب این رودخانه احتیاج دارد و حتما آن را پیدا میکند و سپس از مغازه بیرون میرود. اما تومک دیگر چیزی نمیشنود، او عاشق دختر ناشناس شده است.
آیا تومک موفق میشود تا در فراسوی دنیا، جایی که آن رودخانهی افسانهای در جهت مخالف در جریان است، دختر ناشناس را دوباره ملاقات کند؟
رودخانه ی واژگون تومک داستان عاشقانهای است که پسرک را از خواروبارفروشی کوچکش در دهکده، راهی سفری پرماجرا و پرخطر میکند. تومک در پی یافتن دخترک و دخترک در پی یافتن آب جادویی به سمت رودخانهی «کجار» حرکت میکنند.