رمان مستوری؛ درباره سرگشتگی یک پسر جوان و متمول است که به گذشته اش شک کرده و در جستجوی هویت واقعی خود برمی آید. در ادامه داستان، این شخصیت که سیامک نام دارد، با خانواده شهید مهدی زین الدین آشنا می شود و مسیر جستجوهایش تغییر می کند...
در واقع ماجرای اصلی کتاب مستوری، با زندگی شهید زینالدین در هم تنیده شده است و تلفیق داستانهای موازی را در کتاب شاهد خواهید بود.هرچند که مضمون اصلی داستان با یک راز مواجه میشود اما در پایان رمان همه مسائل مشخص میشود و رازها رمزگشایی میشوند و خواننده را در برزخ نگه نمیدارد. موضوع این رمان سیاسی ـ اجتماعی است و در 14 فصل روایت گردیده است.
هرچند که داستان توسط یک راوی مرکزی بیان میشود اما گاهی مشاهدات مستقیم خودش را بیان میکند و گاهی در مقام دانای کل قرار میگیرد. مخاطب در فصل اول کتاب با شخصیتها و مسائلی آشنا میشود و برای او تعلیقهایی ایجاد میگردد که موجب جذابیت و سوق دادن مخاطب به خواندن ادامه داستان میشود.
صادق کرمیار در کتاب جدید خود از بین عشق و سرگشتگی پلی به عالم شهادت می زند و مخاطب را با زندگی شهید مهدی زین الدین آشنا می کند. شهید زین الدین از فرماندهان دوران دفاع مقدس و متولد سال 1338 است که در سال 63 در سردشت به شهادت رسید. او فرمانده لشگر 17 علی ابن ابی طالب (ع) و رزمندگان قم بود. کتاب مستوری نوشته صادق کرمیار، در انتشارات کتاب جمکران منتشر شده است.
گزیده کتاب
خانم… خانم!
فرزانه به گوشش اشاره کرد که یعنی نمی شنود. حمید بلندتر گفت: «می گویم با همین هلیکوپتر برمی گردی.»
-من هیچ وقت راهِ رفته را برنمی گردم.
حمید ناچار نشست و با غیظ به او نگاه کرد. چند لحظه بعد حمید کاغذ و خودکاری از جیب بیرون آورد و به طرف فرزانه گرفت. مشخصات کامل و آدرس خانه ات را بنویس!
فرزانه کاغذ و خودکار را گرفت و پرسید: «برای چی می خواهید؟»
+ لازم داریم.
فرزانه نشنید.
-برای چی؟
حمید فریاد زد: «برای اینکه بتوانیم جنازه ات را به خانواده ات تحویل بدهیم.»