داستان کوتاهِ «کلاغها هم میمیرند» روایتی است مبهم و رازآلود از یک فاصله طولانی بین دو نسل. یک نسل سراسر شور کودکی و نوجوانی که خبر از چهره پنهان حرفها ندارد و زودرنج و حساس است؛ نسلی دیگر گذشته از روزهای سرد و گرم زندگی و کولهباری از تجربه بر دوش.
کتاب یک داستان شاعرانه است؛ گفتوگویی بین دو نسل؛ پدری که با قهرمانی در رشته ورزشی کُشتی بازنشسته شده و پسری که در ابتدای مسیر زندگی قرار دارد. آنها با هم به کوه پیمایی رفتهاند. پدر زمانی پهلوان معروفی بوده و امروز فراموش شده، خودش هم دیگر یادی از آن روزها نمیکند، اما هنوز برای فرزندش قهرمانی دستنیافتنی است. او رازی در سینه دارد! غمی پنهانی که همواره او را میآزارد. کتاب کلاغ ها هم میمیرند نوشته داوود غفارزادگان است و در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.