ایده این کتاب برآمده از این باور مولف است که زنان در آموزش عالی در حال پیشرفتی اساسی در زمینه توانمندسازی هستند. به گفته نگارنده، در تشکیلاتی که مولف مشغول به کار است، زنان به سِمت های معاونت دانشکده، مدیریت دوره های فشرده، ریاست شورای سیاست گذاری دانشگاه، مدیریت گروه و حتی سِمَت های قائم مقامی و معاونت دانشگاه ارتقا یافته اند.
فصل های این کتاب بیانگر افکار، تجارب و برداشت های یازده زن و یک مرد است که به سبب تعهدشان به ترویج مسئله جنسیت و ازخودگذشتگی شان برای توانمندسازی زنان در آموزش عالی، در این کتاب گرد هم آورده شده اند. رویکرد در این کتاب هم نظری و هم کاربردی است. در یک سطح به ارزیابی پداگوژی از منظر محتوا و چگونگی تدریس و توسعه آن سنخ برنامه درسی می پردازد که زنان را قادر و توانمند می سازد و در سطحی دیگر، موانع نهادی را بررسی می کند که همچنان سدّ پیشرفت آموزشی زنان می شوند و هم زمان به حوزه هایی می پردازد که حمایت نهادی در آن حوزه ها، تلاش هایمان برای تغییر را ترقی می بخشد.