داستان زندگی عَمرِو بن حَمِق خُزاعی صحابی پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) که در غالب داستانی از زبان فرزند حجربن عدی است که در کنار این افراد در سپاه علی(ع)حضور داشته است. داستان از پس از شهادت علی (ع)و از زمان حکومت زیاد بن سمیه بر کوفه آغاز می شود. عَمرو و زاهر از شهر کوفه فرار می کنند و نویسنده سعی کرده است که در بین گفتگوهای این دو در مسیر راه برخی از حقایق صدر اسلام و برخی از فضایل عمرو بن حمق را در قالب خاطراتی از او بازگو نماید . داستان فرار این دو نفر و مامورانی که آن ها را دنبال می کنند به نزدیکی کلیسایی به نام «دیراعلی» و شهادت عمرو می رسد و… شیوایی و روانی کلام و قالب داستانی برای ارتباط و جذب مخاطب به کاربرده شده از آن جالب تر معرفی شخصیت والای عمرو به عنوان یکی از اصحاب برجسته امیرالمومنین (ع)است که با ظرافت خاصی انجام شده است .