کتاب آسودگی، نوشته محبوبه حاجیان نژاد است و در انتشارات صاد به چاپ رسیده است. زنی نازا در آستانه ی چهل سالگی، دختربچه ای را که متعلق به شوهر او و زنی دیگر است، میدزدد و به روستای آبا و اجدادی خود فرار میکند. با ورود دختربچه، قنات روستا پس از بیست سال خشکی، پرآب میشود و روستا که به دلیل بیآبی خالی از سکنه بوده، رونق میگیرد.
آوازهی خوشقدمی دختر بچه در شهرها و روستاهای اطراف میپیچد و مردم برای شفا و کسب تبرک سراغ دختربچه میآیند. این وضعیت زن را که از کودکی توان گریه کردن را از دست داده، از لحاظ روانی دچار استیصال میکند. از سوی دیگر در اتفاقاتی که پیدرپی در تعامل او با مردم روستا رخ میدهد، احساس ندامت و سرگردانی گریبانگیرش میشود.
اما راه برگشتی نمییابد چرا که مردم آبادی برای حفظ منافع خود تلاش میکنند به هر قیمتی او و دختربچه را در کنار خود نگاه دارند… این کشمکشها در نهایت زن را به درک و دریافت تازهای از خود و کشفو شهودی در دنیای درونیاش سوق میدهد، معنای زندگی را در نگاه او دگرگون کرده و از او انسانی متفاوت از آنچه که پیش از آن بود، میسازد.