علویه نرگس: براساس رخدادها و سرگذت دختران خرمشهر در زمان دفاع مقدس
سال نشر : 1397
تعداد صفحات : 372
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 73044
10003022
احتمال تاخیر در تهیه
معرفی کتاب
کتاب علویه نرگس نوشه ی خدیجه بازون، روایت حوادث روزهای آغازین جنگ تحمیلی در خرمشهر و حال و روز مردم جنگ زده است. شخصیت های این داستان و سرگذشت آنها ساخته ی ذهن نویسنده است.داستان علویه نرگس در واقع ادای دینی است به زنان و دخترانی که گرچه در خط مقدم جبهه نبودند و سلاحی به دست نگرفتند، به شکلی دیگر و در خاکریزی متفاوت، در مقابل دشمن ایستادند و آنچه داشتند، در طبق اخلاص نهادند.
سکوت و آرامش شب جای خود را به صدای انفجارها و نگرانی و ترس داده بود. صدای رفت وآمد و صحبت همسایه ها از توی کوچه شنیده می شد. همه در حال خبر گرفتن و خبر دادن بودند. کشیده شدن دمپایی ها و به هم خوردن درها و حرف زدن هایی که گاه بلند و گاه نجواگونه بود، خبر از بیداری خانه ها می داد. نگرانی، خواب را از چشم ها گرفته بود. این نگرانی نه فقط از صدای درگیری و انفجارها، بلکه تا اندازۀ زیادی، ناشی از بی خبری از اوضاع بود. بچه ای یکریز گریه می کرد. صدای اذان بلند شد و سادات برای وضو گرفتن کنار حوض رفتند. صدای گریۀ بچه قطع شد. علویه شیرینه گفت:
- به گمونم از حال رفت.
- بچۀ اقوام شریفه ایناست.
- خدا به دادِ دل مادرها شون برسه. اگه جای ام جاسم بودم، با دعوا هم که شده، می آوردمشون خونه. تا صبح، دم در بیمارستان منتظر باشی! خدایا توبه توبه توبه! خدایا توبه!
- به گمونم از حال رفت.
- بچۀ اقوام شریفه ایناست.
- خدا به دادِ دل مادرها شون برسه. اگه جای ام جاسم بودم، با دعوا هم که شده، می آوردمشون خونه. تا صبح، دم در بیمارستان منتظر باشی! خدایا توبه توبه توبه! خدایا توبه!
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1397
-
چاپ جاری1
-
شمارگان1100
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات372
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن317
-
تاریخ ثبت اطلاعاتچهارشنبه 5 دی 1397
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتدوشنبه 12 تیر 1402
-
شناسه73044
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط