loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

پریدخت

3.9 (8)

ناشر مهرستان

نویسنده حامد عسکری

ویراستار فریبرز راهدان مفرد

سال نشر : 1397

تعداد صفحات : 144

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 73069 10003022
85,000 76,500 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

«پری دخت» تالیف حامد عسکری با زیرعنوان «مراسلات پاریس طهران» شامل نامه هایی است که به زبان و نثر قاجار نوشته شده اند و داستان های عاشقانه ای دارند که توسط نشر مهرستان به چاپ رسیده است.
در این کتاب نامه هایی بین شخصی به نام سیدمحمود که در فرانسه درس طبابت می خواند و پریدخت که در تهران است رد و بدل می شود. در میان 40 نامه خرده قصه هایی روایت می شود که قطعاً برای خوانندگان جالب خواهد بود.

سید محمود و پریدخت ساکن طهران هستند. سید محمود را فرستاده ام پاریس برای تلمذ طبابت و پریدخت را چشم انتظارش گذاشتم. هر دو از دوری هم می سوزند و کلمه به کلمه ی این نامه ها راوی این سوختن است. در این فراق چندین ماهه، این نامه ها بین این دو نفر رد و بدل شده است و بعد هم هردویشان توی تاریخ این سرزمین گم شده اند.

امر خطیر عاشقی فقره ای است که این روزها یا یادمان رفته یا از روی نسخه فرنگی اش تقلید می کنیم.

***

تصدقت گردم. پریدخت شما را بمیرد که امسال سال عاشورا را در بلاد فرنگ بودید و نتوانستید بر سر و سینه بکوبید. الله وکیل کل یوم دهه اول از خاطرم نمی رفتید و در نظرم بودید. فوق النهایه اشک ریختم و غریب کربلا من را ببخشد اگر اشکم بر عزای مظلومیتش با اشک بر فراق شما ممزوج گشته باشد. شب هشتم وقتی در تعزیه سید یعقوب مشاهده کردم یکی دیگر از اولیاء خوانان جای شما علی اکبر می خواند از حال رفتم. مرحمتی خدا بیگم باجی کنارم بود طلا در آب انداختند به حال آمدم. ببینید فراقتان چه با دل پریدخت کرده که سکینه باجی متعلقه ی ادریس شمرخوان به حالم اشک ریخت و از هول حال من سپرده به ادریسش امسال سر حسین را نبرد که سید یعقوب گفته بگویید نیاید... سر حسین باید بریده شود.

به منزل برگشتیم تمام بدنم کبود بود از بس بر سینه و پا زده بودم (تقبل الله) تصدقت گردم چند شب پیش امام پلو داشتیم نشستم به پیاز خرد کردن اشک پیاز و فراق جنابتان و تنهایی عقیله بنی هاشم ممزوج شده بود و بیگم باجی سر رسید و نهیبم داد که بس کن دختر گوسفندها را قیمه کردند و منتظرند که پیاز داغ کنند زردچوبه را هم زده اند معطل تو اّند نشستی به آب غوره گرفتن؟

بینی بالا کشیدم به دروغ که اشک حسین است لب ورچید که خدا کند ...گیس بریده عین چی حواسش به ما هست نمی گذارد یک دل سیر اشک بریزیم. آقا سیدم من این دهه ماندم چه رنجی می کشد فطرس حسین که اشک از اشک سوا کند. فی النهایه عارضم که اوضاع وطن هم لطفی ندارد. دوسیه ی مشروطه انگار سر اتمام ندارد. شاه از خر شیطان پیاده نمی شود و مشروطه چی ها هم قسم حضرت عباس خورده اند تا برقراری عدلیه تفنگ بر زمین نگذارند. قربان دل غمگینتان بروم از پریدختتان سر سراغ کنید. دلش ابریشم است بید بزند به کار کهنه ی نوزاد هم نمی آید. صبح ها که در تکیه سادات اخوی که روضه می رفتیم هربار آقا روی منبر می گفت حاجت بخواهید ما هیچ نمی خواستیم الا وصال حضرتتان.
دل ما دیگر طاقت ندارد. به وطن مراجعت نموده دل ما را علاج کرده بروید پی تحصیل علم طبابت. خدا را خوش نمی آید اینقدر بسوزیم ... کاغذ بفرستید که با دل ما همان کند که گهواره طفل کربلا با دل رباب... هرچند محرم است و نه شانه به گیس می کشیم و نه ابرو نازک می کنیم و نه عطر مرحمتی تان را می زنیم اما حلال منید ... بوسه به پیوست است .....
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
نظرات

محمد محمد لک

وقعا با روحم بازی غمگینی کرد . از همه جهت بی نظیر بود :
موضوع مهجور کتاب ، فونت ، طراحی کاغذ و جلد
عالی بود

8 اردیبهشت 1400

سیداحمد ماجدی زاده

دلبری کرد این کاغذ. احترام و تقدیر به پیوست

12 اسفند 1399

لیلا سیدموسوی

کتاب شیرین و دلچسب. به نثر شیرین و مودبانه ی قدیم

22 اردیبهشت 1399

علی کریمی

بسیار زیباست بسیار بسیار بسیار حتما بخریدش واقعا مثل قند شیرین ولی برخلاف قند مفید

22 بهمن 1398

زینب بانو

فوق العاده شیرین و بامزه من که خیلی بهم چسبید ...

20 تیر 1398

محبت

سلام
بنده کتاب پریدخت به قلم هنرمندانه آقای حامد عسکری را به توصیه یکی از دوستان تورقی کردم ولی دیگر دلم نیامد کنار بگذارم و همراه خودم بردم برای مطالعه بیشتر حقیر کتابهای همسرداری و خانوادگی را تا اندازه ای مطالعه کرده ام اما طعم عشق و محبت همراه با نثر زیبای قدیمی را کمتر جایی دیده ام و از آنجا که حجب و حیا و احترام متقابل و وفاداری به همسر که سرلوحه نامه ها در این کتاب است همان حلقه گمشده ی زندگی امروز ماست امیدوارم که زوج های جوان با مطالعه این اثر و الهام گرفتن ازاخلاقیات موجود در کتاب بتوانند زندگی عاشقانه ای را آغاز کنند از خداوند متعال برای همگان زندگی عاشقانه آرزومندم

22 اسفند 1397

احمد حسن زاده

حتما بخونید واقعا زیباست،یک عاشقانه دلبرانه تاریخی،وقتی یک شاعر دست به قلم شود اثری اینچنین جذاب میافریند.

16 بهمن 1397

وحید

چه زبان گفتار سلیس وروانی رنگ زیان همانند رنگ گفتار کودکیست که تازه زبان گشوده ✌✌

13 بهمن 1397

محمدحیدری

بسیار عالی با لحن و کتابت قدیمی . واقعا میچسبه

5 بهمن 1397

شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
اخبار مرتبط
بازدیدهای اخیر شما