منسیوس و فارابی را می توان نمایندگان برجسته فلسفه ورزی در دو سنت مهم فکری فلسفه اسلامی - ایرانی و کنفوسیوسی - چینی به شمار آورد. از این رو در این پژوهش موضوع مهم اخلاق سیاسی در معنای عام و موسع آن را در دیدگاه و آرای این دو متفکر بررسی شده است. درک تشابهات و افتراقات احتمالی این دو و نگاه ایشان به ماهیت اخلاق و سیاست وجهه همت اصلی پژوهش است. از این رو پژوهش تلاش دارد تا با نگاهی تحلیلی - توصیفی مبانی و زمینه های ذهنی و عینی و آموزه های اخلاق سیاسی را با عطف توجه به چگونگی سازواری آنها در نظر فارابی و منسیوس بکاود.