ﻧﻮع ﻧﮕﺮش ﺑﻪ اﻧﺴﺎن و وﻳﮋﮔﻰ ﻫﺎی او، اﻫﻤﻴﺖ وﻳﮋه ای در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻋﻠﻮم اﺟﺘﻤـﺎﻋﻰ، ﺑﺎﻻﺧﺺ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺳﺎزﻣﺎن و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. در ﻋﺮﺻﻪ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﭘﺮدازی در ﻋﻠﻮم اﺟﺘﻤﺎﻋﻰ، ﻣﺒﺎﻧﻰ اﻧﺴﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘﻰ در ﻛﻨـﺎر ﻣﺒـﺎﻧﻰ ﻫﺴـﺘﻰ ﺷـﻨﺎﺧﺘﻰ، ﻣﻌﺮﻓـﺖ ﺷـﻨﺎﺧﺘﻰ و روش ﺷﻨﺎﺧﺘﻰ، ارﻛﺎن ﻧﻈﺮﻳﺎت و ﭘﺎراداﻳﻢ ﻫﺎی آن ﺣـﻮزه را ﺷـﻜﻞ داده اﺳـﺖ. ﻣﺒـﺎﻧﻰ ﻣﺬﻛﻮر آن ﻗﺪر ﻣﻬﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﻔﺎوت در ﻫﺮ ﻛـﺪام از آن ﻫـﺎ ﻣﻨﺠـﺮ ﺑـﻪ ﺷـﻜﻞﮔﻴـﺮی ﭘﺎراداﻳﻢ ﻫﺎی ﻋﻠﻤﻰ ﻣﺨﺘﻠﻔﻰ در ﺗﺎرﻳﺦ ﻋﻠﻢ ﮔﺮدﻳﺪه اﺳـﺖ در ﻋﻠﻢ ﺳﺎزﻣﺎن و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻧﻴﺰ، ﻫﻢ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻧﻈﺮی و ﻫﻢ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻋﻤﻠـﻰ، اﻧﺴﺎن ﺟﺎﻳﮕﺎه وﻳﮋه ای دارد. ﺳﻴﺮ ﺗﺎرﻳﺨﻰ ﻣﻜﺎﺗﺐ ﻋﻠﻢ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺣﺎﻛﻰ از ﻧﮕﺮش ﻫـﺎی ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﻮده اﺳﺖ و اﻳﻦ ﻧﮕﺮش ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻬﻤﻰ در ﺗﻔﺎوت ﻣﻜﺎﺗـﺐ ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﻮده اﺳﺖ.