کتاب آرزوهای بزرگ، نوشته چارلز دیکنز است و با ترجمه محسن سلیمانی در انتشارات افق منتشر شده است. رمان «آرزوهای بزرگ» به عقیده برخی از منتقدان، خوش ساخت ترین رمان اوست.
«پیپ» کودکی یتیم است که در قبرستان با مجرمی فراری و مرموز با نام «ایبل مگویچ» برخورد می کند و او را از غل و زنجیری که بر دست و پایش بسته شده رها می سازد. پیپ نزد خواهر بداخلاقش، که زن آهنگر مهربانی بانام «جو» است، بزرگ شده است. او پس از چندی به منزل خانم «هاویشام»، زن نیمه دیوانه ای که همسرش در همان شب عروسی رهایش کرده است، رفت و آمد می کند. خانم هاویشام به دختری مغرور به نام «استلا» می آموزد که چگونه از زیبایی خود به عنوان وسیله ای برای شکنجه دادن مردان استفاده کند. پیپ دلباخته استلا می شود و در آروزی بزرگ زاده شدن به سر می برد. در همین حال شخص نامعلومی به او ثروت می بخشد. اما این که این سرپرست ثروتمند کیست و عشق پیپ به استلای مغرور سرانجام چه نتیجه ای خواهد داشت در پایان رمان مشخص می گردد.
در رمان آرزوهای بزرگ، اختلاف طبقات کارگری با چاشنی روابط عاشقانه در روزگاری پر جرم و جنایت روایت میشود.
گزیده کتاب
آن روز صبح هوا سرد و نمناک بود، طوری که هر قدر تند میدویدم پاهایم گرم نمیشد. راهی را که به توپخانهی قدیمی میخورد بلد بودم، چون روز یکشنبه با جو به آن جا رفته بودم؛ اما در آن مه غلیظ راه را گم کردم و یک کم بیش تر به طرف راست رفتم.