کاتینکا بعد از ده سال به خانهی پدریاش در مزرعهی ارلنگروند برمیگردد و همه از او استقبالی صمیمانه می کنند؛ در این میان، تنها آلکس، خواهر دوقلویش، با او برخورد سردی دارد. اندکی پس از ورود کاتینکا، آلکس ناپدید میشود. کاتینکا که خود را مقصر میپندارد، بهتنهایی درصدد جستوجوی خواهر خود برمیآید و… سایه ای روی ارلن گروند، نوشته ارزولا ایسبل است و با ترجمه گیتا رسولی در انتشارات محراب قلم منتشر شده است.
گزیده کتاب
«روی بالاترین پله، آلکس ایستاده بود. دستهایش را به نردهها گرفته بود. به قدری شبیه من بود که یک لحظه نفسم در سینه حبس شد. چهرهای با گونههای برجسته، دماغ کوچک، چشمهای آبی زیر موهای سیاه… حس کردم خودم را در آینه میبینم.»