این اثر یک رساله عمیقاً فلسفی است که در قالب تجربه شخصی واتیمو نوشته شده و او در آن به شرح و توصیف دوره بازگشت خود به جوار ایمان مسیحی پرداخته است. او در این کتاب از کشف بزرگ خود این گونه پرده برمی دارد که سنت مسیحی نه تنها بخشی از تاریخ متافیزیک غربی نیست، بلکه آشکارکننده یک گسست عمیق در آن است و یک «اعلان» تاریخی بر مرگ متافیزیک و آرزوهای متافیزیکی است.
اهمیت کار واتیمو در این است که وی تلاش برای ارتباط دادن دین با حقیقت را کنار گذاشته، از این رو از مفاهیمی چون حقیقت «نمادین» یا «عاطفی» یا «متافیزیکی» و یا «اخلاقی» استفاده نمی کند. به تعبیر رورتی الهیات واتیمو آشکارا برای کسانی در نظر گرفته شده که او آنها را «نیمه مومنان »[۲] می نامد، مردمی که سنت پل آنها را «مومنان کم اشتیاق» نامیده - دسته ای از مردم که تنها برای مراسم ازدواج، غسل تعمید یا مراسم تدفین به کلیسا می روند. دفاع از نیمه مومنان چنان اهمیتی در منظومه فکر واتیمو دارد که او در همین کتاب اذعان می کند که «کمابیش، هر چه که تاکنون گفته ام مختص به دفاع از نیمه مومنان است.»