فیض نظریه ای است که منشا و فرآیند پیدایش را توضیح می دهد و در یک طرف آن اصل کامل و متعالی و نیز موجودات نازل تری است که در طی روندی از او ناشی شده اند و در طرف دیگر، حاصل اشراق و انبثاقی دفعی و غیر زمانی بین آن دو می باشد. این فیض و اشراق مبدا خود را بدون کاستی و کاهش و بدون تغییر، ترک می کند، و مبدا فیاض در عین حال که خارج از معلول خود و فوق آن است در درون آن نیز جای دارد.
افلاطون، غنوصیان و دیگر فیلسوفان کهن از این مقوله، سخن گفته اند اما طرح مدون و روشن آن، نصیب نوافلاطونیان و در راس آن فلوطین شد. آرای فیلسوفان اسلامی - به ویژه صدرالمتالهین - در این زمینه برجستگی خاصی دارد. در این اثر آرای فلوطین و ملاصدرا در خصوص نظریه «فیض» تطبیق داده شده و جنبه های گوناگون آن کاویده شده است.