رمان کابوس های گرشاسب، بازآفرینی کتاب گرشاسبنامه اثر حکیم اسدی طوسی، است؛ در این رمان کوشیدهام بازآفرینیای خلاقانه ارائه کنم تا ضمن حفظ استقلال رمان از اثر اسدی طوسی متنی فراهم شود که مخاطب نوجوان برای مراجعه به اصل کتاب ترغیب کند. وقوع حوادث در این رمان کاملاً مطابق با متن مرجع است؛ هرچند در مواردی، زمان وقوع آنها به فراخور نیاز قصه، تغییر کردهاست. حوادث این کتاب از دل متن مرجع گزینش شدهاند و بهغیر از ماجرای نبرد گرشاسب با اژدها، باقی ماجرا ها تقریباً به همان شکل اصلی است که در متن کتاب رخ میدهند؛ ولی آنچه از خلال این حوادث استخراج شده، در خدمت مضمون رمان است و ارتباطی با مضامین متن مرجع ندارد. گاه حتی نتیجه یک حادثه در متن مرجع و این رمان، تفاوتی آشکار دارد. کتاب کابوس های گرشاسب نوشته وحید محمدی پای اندر است و در انتشارات محراب قلم منتشر شده است.
گزیده کتاب
«ضحاک رو به مرد کرد مارهای خیره هم سربالا آوردند. ضحاک قدمی به سمت او آمد و از میان دندانهای به هم فشرده اش غرید: شما کاری را انجام میدهید که من صلاح میبینم. کودک پانزده سالهای که میتواند با یک مشت، مردی جنگی را بکشد فقط یک کودک نیست بنیان خطر است… بنیان آشوب، کی میخواهید این مسائل را بفهمید؟
ناشناس سرش را بیشتر پایین انداخت. انگار میخواست با این کار از خشم ضحاک در امان باشد. شاید هم از وحشت نگاه مارهایی بود که به صورتش خیره شده بودند.»