جلیل صفربیگی درباره کتاب نت های تنهایی می گوید: «من در نت های تنهایی سعی کرده ام یکی از این خرده روایت ها را که تنهایی انسان معاصر است، دست مایه قرار دهم و از زوایای مختلف و آدم های مختلف به آن بپردازم. همزادپنداری با تنهایان متفاوت که شاید منجر به اجراهای متفاوتی از تنهایی شده باشد. هر آدمی انگار به رنگی تنهاست. سعی کرده ام این رنگ ها نمود و بروز پیدا کند و البته این نت هایی که نواخته شده اند، نت های ناهمگون و شاید ناهماهنگی باشد، همان چیزی که در زندگی انسان معاصر نمود و بروز دارد. تنهایی از ازل بوده و هست و تا ابد خواهد بود. مگر نه اینکه خدا تنهاست و او تنهای بزرگ است و تنهایی مال ایشان است. ما هم تنهاییم و خیلی ساده و راحت با خدا می نشینیم و درباره ی تنهایی هم حرف می زنیم. نت های تنهایی آیینه ایست که تاباننده یکی از دردهای انسان امروز است.»