رویداد "عمار" بیش از آن که یک جشن واره باشد، یک "جنبش واره" است. جنبش واره ای که توانسته طی سالیان، سامانه ای گسترده از تولید و توزیع معنا را ایجاد کند. انباشت این تجربه طی یک دهه اخیر، این امکان را فراهم می آورد تا هر کنشگر اجتماعیِ معطوف به انقلاب اسلامی، این تجربه را به چشم دست مایه ای بنگرد برای تلاش به منظور بازگشت به امر اجتماعی. تجربه ای که همچنان جاری است و به واسطه قرابت، قرائتش چندان دشوار نیست.
کتاب حاضر کوششی برای بازخوانی تجربه جشنواره عمار در چنین افقی می باشد.