بحث از تحول و ارتقا در علوم انسانی به صورت عام و علوم سیاسی به صورت خاص، مستلزم توجه به آسیب هاست. علاوه بر اینکه در این علوم، از آنجا که با مقوله انسان سروکار داریم و افراد انسانی دارای تعلقات، نیازها، خواسته ها و اندیشه های متفاوت و متنوع هستند، لذا نمی توان یک ایده را به صورت چارچوب ثابت و لایتغیر در این علوم حفظ نمود یا به آن دیکته کرد.
علوم سیاسی به عنوان علمی که با مقوله دولت، حکومت، نسبت مردم با این دو مقوله، آزادی، عدالت و … سروکار دارد، با وجود دارا بودن سابقه یکصدساله در ایران، هنوز نتوانسته آن گونه که باید، به جایگاه شایسته دست یابد و این عدم دستیابی به جایگاه شایسته، ناشی از آسیب ها و اشکالاتی است که در این رشته وجود دارد.
در کتاب حاضر به برخی از این آسیب ها و اشکالات پرداخته شده است.