کتاب «قصه ها از کجا می آیند» اولین کتاب از مجموعه «تجربه نوشتن» است و مسیر نویسنده شدن را در تجربه نوشتن جست و جو می کند، چون به نظر می رسد از دل تجربه ها و در خلال نوشتن است که نوشتن را یاد می گیریم. «این کتاب تجربه های شخصی و خاطرات خام نویسنده (در مقام فیلمنامه نویس البته) است، کشف نوشتن در حین نوشتن.»
گزیده کتاب
نیم قرن پیش به ما می گفتند از خودتان، از دوروبر خودتان و از مادربزرگ - پدربزرگ خودتان شروع کنید و ما که نویسنده جوانِ آن سال ها بودیم را به دست حوادث بعدی می سپردند. ما اگر مادربزرگ - پدربزرگ داشتیم، چند مدتی به ایشان خیره می ماندیم بلکه ایده از کلمات یا از خاطرات ایشان نمایان بشود. من کلاً فقط یک پدربزرگ داشتم که معمولاً در دسترس نبود. بنابراین این رهنمود مطلقاً به درد من نمی خورد. دوروبر هم چیزی نبود که ایده توش باشد، ایده ای که به من (نویسنده جوان) انگیزه ای برای نوشتن داستان بدهد. به طرز شگفت انگیزی آن سال ها دوروبر ما خالی از ایده بود. خاصه که هنوز به سن عشق و سیاست نرسیده، می خواستم داستان بنویسم و وقتی ایده ای برای نوشتن نیست، چه انگیزه ای برای نوشتن هست؟
اما شور و شوق کتبی کردن درونیات نامعلوم، دست از سر و سرنوشت آدمیزادی که می خواهد نویسنده شود بر نمی دارد؛ از قطعات ادبی کوتاه و شعرگونه، نوشتن خاطرات یا کپی کردن داستانی که خوانده است، شروع می شود.