نویسنده در این اثر جاودانه نه تنها به زمینه های تاریخیِ شکل گیری این طریقت های گنوسی توجه می کند، بلکه قدم به قدم بر اساس خودِ آثار گنوسیِ نویافته می کوشد به تجزیه و تحلیل عناصر درونی و تبیین آیین های آنها بپردازد و نشان دهد گنوسیان چگونه راه پرپیچ و خمِ میان «حقیقت» تا «شناخت حقیقت» را پیموده اند و از چه نظامی پیروی کرده اند که برخلاف اختلافات ظاهریشان ـ که بیشتر صوری بود تا کیفی ـ مبنای آن را نوعی خاص از رابطه انسان با خدا تشکیل می داد .
شناخت کیش گنوسی و تاریخ مکاتب آن از آن رو بی اندازه اهمیت دارد که به شناخت فلسفه تاریخ ادیانی می پردازد که در چند قرن نخست میلادی در تعامل با آن بوده اند؛ به آنان نزدیک شدند، از آنان دور شدند، گاهی با آنان جنگیدند و گاهی هم به صلح برگزار کردند؛ یهودیت و مسیحیت بدون شک نمونه اعلای آن به شمار می روند.
هانس یونانس در این اثر بزرگ به همه اینها پرداخته است و تا آخرین سال های حیاتش کوشید کتابش را با بهره گیری از تحقیقات جدید و دستنویس های جدید و رساله های مختلفی که از گنوسیانِ صدر مسیحیت در حال نشر بود، به روز نگاه دارد. ویراست های متعدد این اثر و مقدمه های مختلف آن خود بیانگر چنین کوششی است.