این نوشتار، اساساً مهم ترین و برجسته ترین چالش فراروی مسئولیت اخلاقی در میان فیلسوفان اخلاق ـ یعنی نسبت مسئولیت اخلاقی و تعیّن علّی ـ را بررسی می کند؛ البته با عنایت به اهمیت بحث نگاهی اجمالی نیز به رابطۀ علم پیشین الهی و مسئولیت اخلاقی خواهد داشت.
بدین منظور در گام نخست و در ضمن بخش کلیات، ابتدا مهم ترین انحای مواجهه فیلسوفان در رویارویی با مسئلۀ نسبت مسئولیت اخلاقی و ضرورت علّی ازمنظر فیلسوفان غربی و متفکران مسلمان به دقت تبیین و سپس گونه شناسی اصطلاح مسئولیت اخلاقی و روابط مختلف محتمل میان این گونه ها کاملاً تشریح می گردد. در ادامه مفهوم مسئولیت منقّح شده و از تعریف مختار دفاع می شود.
فصل اول کتاب، شرایط و لوازم مسئولیت اخلاقی و بخصوص عنصر «اختیار و آزادی» را مطرح و آن گاه قلمرو این مسئولیت را در فعل ها و ترک فعل ها و نیز افعال مستقیم و غیرمستقیم و در نهایت افعال ناظر به زمان پیش رو (آینده نگر) و کنش های معطوف به گذشته(گذشته نگر) انسان دنبال می کند. آن چنان که خواهیم دید گستره مسئولیت اخلاقی انسان از احساسات، عواطف و نیّات پنهان آدمی تا مواجهه او با حضرت حقّ را شامل می گردد و ذیل اصل بندگی و عبودیّت، زمینه کمال و تقرّب بنده را فراهم می آورد.
فصل دوم، گونه های مختلف استدلال های مستقیم و غیرمستقیمی را که در پی معمای دوحدّی ویلیام جیمز درصدد نفی مسئولیت اخلاق برآمده اند تبیین می نماید. مطابق استدلال مشهور جیمز اگر تعین گرایی علّی حاکم باشد، عامل فاقد دسترسی حقیقی به امکان بدیل خواهد بود و در صورتی که ضرورت علّی کاذب باشد، انتخاب ها و اعمال شخص به معنای لازم برون داد او نبوده و نسبت «مسئولیت ـ مبنا» از بین می رود. در ادامه استدلال مستقیم وناینوگن با ارائۀ مثال هایی ارزیابی می شود و پس از آن استدلال شبه مستقیم مهار تبیین و بررسی می گردد.
فصل بعد عهده دار تبیین و بررسی نسبت میان تقدیرگرایی الهیاتی برآمده از علم پیشین و خطاناپذیر الهی با ارادۀ آزاد و مسئولیت عامل های اخلاقی است. بدین منظور استدلال دقیق زاگزبسکی بیان شده و انسجام و استحکام پاسخ هایی که در طول تاریخ نسبت به مقدمه های این برهان ارائه شده، ارزیابی می گردد. در انتها نیز جمع بندی مجملی از مباحث پیشین و نتیجه حاصل از این فصول ارائه خواهد شد.