این مقاله مفهومی از آموزش سواد رسانه ای را با نگاهی به اقدامات برنامۀ تکنولوژی آموزشی ملی ارائه میدهد. این برنامه برای ایجاد یک سیستم آموزشی، تدریس را یکی از پنج حوزۀ ضروری در نظر میگیرد.
به طور خاص دو نوع سواد رسانه ای وجود دارد: سواد رسانه ای انتقادی و آموزش سواد قرن بیستم/قرن جدید. سواد رسانه ای انتقادی از کشور فرانکفورت و سنت مطالعات فرهنگی نشئت میگیرد.
مدل آموزش اتخاذشده، شامل ارزیابی مبتنی بر مدل محصول فرایند و علوم شناختی و ساختگرایی است.
این مقاله اینطور نتیجه میگیرد که اگرچه این سه برنامۀ تحقیقاتی به درک مدلهای آموزش سواد رسانه ای کمک میکنند، ساختگرایی و علوم شناختی تا حد کمتری مناسب ترین پارادیم هستند.