صدرالمتألهین نخستین فیلسوفی است که توانست به مدد مبانی محکم نظام حکمت متعالیه، از سویی حدوث جسمانی نفس را اثبات کند، و از دیگرسو، از وجه قدیم سخن گوید. او با این دیدگاه خود، گره از مشکلات فلسفه در این حوزه گشود و توانست حکمت الهی را به شریعت و همچنین عرفان اسلامی نزدیک تر کند.
اگر چه این نگاه و تبیین برهانی ـ فلسفی آن در حوزه علم النفس فلسفی، مشحون از ابتکارات پراهمیت حکیم صدراست، نباید فراموش کرد که عارفان، سال ها و بلکه قرن ها پیش از او این سخنان را به گونه ای، در کلمات خود آورده اند. این نکته، ضرورت توجه بیشتر و عمیق تر به میراث پرارزش علم النفس عرفانی را دوچندان می کند.
مؤلف با همین نگاه، مسئله مهم "نحوه وجود نفس" و همچنین "رابطه نفس و بدن" را در دو کتاب پیشین خود، بررسی کرده و امیدوار است به توفیق الهی، سایر ساحت های مهم علم النفس عرفانی را نیز به همین سبک بررسی کند.