در مقدمه این کتاب آمده است: پس از فاجعه سیل بهار 1398 در ایران، به ویژه در استانهای لرستان، ایلام، خوزستان و فارس، و حواشی مدیریت آن، صاحبنظران را بر آن داشته است تا با در نظر گرفتن اهمیت و جایگاه فرهنگ در تمام جوانب زیست انسانی، موضوع فرهنگ و بحران را دستور کار خود قرار دهند.
تجربه نشان داده است که راهبردهای مقابله با بلایا و بحرانهای طبیعی و زیستمحیطی در ایران، با کمترین توجه به عناصر فرهنگی تدوین و اجرا میشود و همین بیتوجهی، دامنه بحرانها را دوچندان میکند. در رابطه میان فرهنگ و بحران، باید به سه پرسش اساسی پاسخ داد: چگونه میتوان سویههای مثبت فرهنگ را در راستای اثربخشی به فعالیتهای مقابله با خطرهای بحرانها تقویت کرد، چگونه میتوان از تأثیرات منفیِ فرهنگ در این زمینه کاست و چگونه میتوان راهبردها و اقدامات مقابله با خطرهای بحران را با سویههای فرهنگی جامعه همسو ساخت؟
فاجعه و فرهنگ، بحران رسانهای شده، سیل: خوشههای خشم و امید، افسون بحران تصویر استعمارگر در بحبوحهی بحران، نهادهای مدنی: راهی برای مدیریت بحران، هلالاحمر؛ نظام دانایی و رقبای جدید عناوین فصلهای این کتاب است.