ادبیات تطبیقی در نَوَسان، کتابی است در آستانه؛ آستانه چشماندازی نو به مطالعات ادبیات تطبیقی؛ در نَوَسان بودن این مطالعات، خود نشان از جریان بالنده آن دارد و نویسندگان بر آن بودند تا نَوَسانِ روشها را از روشهای سنتی یا همان روشهای تقابلی دو یا چند قطبی به سوی روشهایی فراگیرتر نشان دهند. ادبیات تطبیقی نقدی هدفمند است که به جستجوی نوعی همافزایی خلاقیتهای ادبی میگردد. توصیف و تحلیلِ همافزایی عناصر خلاقه در ادبیات؛ ادبیات و هنرها؛ ادبیات و دیگر تراوشات خلاقه آدمی، معنای روش در ادبیات تطبیقی است. در هر کدام از این همنشینیهای درونی یا بیرونی، مرزی فرضی متصوّر است که کیفیتی را به کیفیتی دیگر میرساند تا جریان خلاقه دیگری در ادبیات رخ بنماید و مایه توسعه ادبیات شود؛ ادبیاتی که جهان موازی ماست و بسیاری از جلوههای انسانی را پس از دریافت از جهان واقعیتها، بازآفرینی کرده و با قوّتی بیشتر بازگردانده است.