این اثر نگاهی عارفانه دارد و آموزههایی در آن مطرح شده که برای همه انسانها با هر دین و مذهبی قابل فهم و بهرهمندی است.
این کتاب در بردارنده سخنان دو عارف مسیحی در قرن 17و 18میلادی است که با زبانی ساده اما بسیار زیبا درباره راه و رسم عشقورزی و نیایش سخن گفتهاند.
فرانسوا فنلون از پارسایان مسیحی تاثیرگذار بود که بخشی از آموزههای خود را در قالب نگارش رسالههایی معنوی انجام داد.
از اصول مهم تعالیم او عشقورزی راستین به پروردگار و چشم پوشیدن از هر چه جز اوست، بود.
یوهانس کلپیوس نیز عارف مسیحی پرشوری بود که در تعالیم خود به نیایش صمیمانه با پروردگار و استمرار چنین نیایشی توجه خاص داشت.
ترجمهٔ این اثر نیز با زبانی شیوا و ادیبانه همنوا با زبان نویسندگان انجام یافته است. مطالعه این اثر مخاطب را در فضایی آرام و آکنده از حس معنوی غوطهور میکند تا در پایان او را به راه عاشقان پروردگار نزدیک نماید.
گزیده کتاب
میتوانیم بیهیچ تکلفی، همچنان که به زندگی روزمره ادامه میدهیم، به پروردگار عشق بورزیم، از عشق ورزیدن به او عشق بیاموزیم و او را نیایش کنیم.
***
دریغا! پروردگار من! چه تسلی بخش است دانستن اینکه همه چیز، در درون من نیز در بیرون از من، حاصل دستان توست. تو همواره با منی، آنگاه که مرتکبی خطایی میشومُ مرا به واسطه بدکاری، سرزنش میکنی و مرا به واسطه ترک کار نیکی که انجام دادهام، دچار پشیمانی و افسوس میکنی و سرانجام آغوش رحمت و مهربانیت را بر من میگشایی.
هنگامی که کاری نیک انجام میدهم، تو شوق انجام آن را در من برمیانگیزی و آن کار پسندیده را در من و با من با به انجام میرسانی. آنکه در ضمیر من به نیکی عشق میورزد و از بدی بیزار است، آنکه رنج میکشد و صبوری میکند و دست به دعا و راز و نیاز بلند میکند، آنکه به همنوعان خویش خیر میرساند و یاریگر آنها است، همه و همه تو هستی.