اگرچه تعریف بازی نامعلوم و مبهم است، کاربرد آن به عنوان یک مداخلۀ درمانی حتی از تعریفش نیز پیچیدهتر و دشوارتر است. علیرغم اختلاف نظرهای موجود بین دیدگاههای نظری در مورد بازی، این موضوع که بازی تلاشی است که توسط کودک به منظور اکتشاف جهان اطراف، کسب مهارتهای جدید و گسترش درک و فهمش انجام میشود، به طور گسترده پذیرفته شده است.
در عمل، درمانگران فرض میکنند که بازی به نوعی بیانکنندۀ احساسات، تعارضات، افکار و ادراک کودکان از واقعیت است و همۀ این موضوعات با استفاده از بازی بیان می شود زیرا کودک هنوز قادر نیست این مفاهیم را به صورت کلامی بیان کند. در بسیاری از درمانها، بازی وسیلهای برای برقراری ارتباط است.
فصول بخش اول این کتاب، به معرفی تاریخچۀ بازیدرمانیِ شناختی-رفتاری و موضوعات مرتبط با آن در سنین قبل از مدرسه اختصاص دارند. شایان ذکر است که طی 50 سال گذشته، این روش در درمان کودکان بسیاری مورد استفاده قرار گرفته است.
فصل 1 به بررسی تاریخچۀ رشد بازی و پیدایش این درمان در حیطۀ رواندرمانی میپردازد و حوزههای فکری مختلف مثل درمانهای روانتحلیلی، ساختاریافته، رابطهای، گروهی، رفتاری و بیرهنمود را مورد بحث قرار میدهد.
گرایشهای مختلف حوزۀ بازیدرمانی شامل مداخلههای کوتاهمدت، درمانهایی با اهداف پیشگیرانه، مکانیسمهای بازخوردی (مثل نوار ویدیوئی) و افزایش تأکید بر یافتن تناسب بین کودک و نوع بازی است.
فصل 2 به بررسی موضوعات اختصاصی در کارهای درمانی مربوط به کودکان پیشدبستانی میپردازد. بسیاری از این موضوعات دربرگیرندۀ توجه روزافزون به رشد بهنجار و تفاوتهای فردی در رشد شناختی و زبان است.