ادعای اساسی کتابی که در دست دارید این است که غیبت امام معصوم (ع) به ویژه وقتی که با تمدن فراگیر و مسیطر جدید همراه می شود، مانع تحق دولت و جامعه و متمدن تراز دین است و حتی در صورت استقرار یک حکومت دینی با محوریت ولایت فقیه، امکان تحقق چنان تمدنی در حد مطلوب و قابل قبول وجود ندارد و تنها نسبت محدودی از آن مقدور و میسور است. این ادعا به هیچ وجه نافی وظیفه اصلاح گری در عصر غیبت و تلاش برای به دست گرفتن قدرت سیاسی در صورت امکان نیست اما مسئله این است که امر اصلاح و تلاش برای تحقق احکام و آرمان های دینی در روزگار عدم دسترسی به امام معصوم به ویژه در شرایط سیطره تمدن ماتریالیستی و اومانیستی مدرن با موانع و تنگناهایی مواجه است که دایره مقدور و ممکن آن را محدود می کند و عدم توجه به این محدودیت می تواند نتایج زیان باری، هم برای دین و هم برای نظام دینی، داشته باشد.