شب در رستوران تاکهاس در آیندهای نه خیلی دور اتفاق میافتد و شخصیتهایش آدمهای تئاتریاند، بازیگر و کارگردان و نویسنده و طراح. جمع شدهاند به یادبود نمایشی که ده سال قبل همگی کنار همدیگر اجرا کردهاند. طی این مدت یکی دوتاشان به موفقیت و ثروت رسیدهاند و بقیه هر کدام پی کارهایی دیگر رفتهاند. اما اگر یکی از این کارهای دیگر با سلاحهای کشتار جمعی مرتبط باشد، باز هم میشود رفاقتها را ادامه داد؟ میشود آسوده و خوشحال به صندلیها تکیه بدهند و از هنر حرف بزنند؟