پاسکال که پسر تنهایی است، دنبال یک دوست خوب میگردد. روزی یک سگ ولگرد و روز دیگری یک گربهی گمشده به خانه میآورد، اما مادرش اجازه نگهداری آنها را به او نمیدهد. تا این که یک روز در راه مدرسه یک بادکنک قرمز قشنگ میبیند که به تیر چراغ برق گیر کرده است. پاسکال آن را بر میدارد و سعی میکند با دوست جدیدش به مدرسه برود و از آن به بعد وقت او صرف این میشود که راهی برای همراهی خودش و دوست عزیزش در همه جا پیدا کند. ولی حیف! چون که خیلیها تا متوجه میشوند بادکنک پاسکال جادویی است و از او حرفشنوی دارد، حسودی میکنند... کتاب «بادکنک قرمز» اثر آلبر لاموریس با ترجمهی ژاله نبوی از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است.