در این مجموعه، نه داستان کوتاه گرد آمده. این داستان ها عبارت است از:
"بشیرو"، "جمعه پنج دی هشتاد و دو"، "رعنا"، "زنی و مردی و زنی و مردی دیگر"، "کیه که از همه قوی تره؟ مرگ آقا! مرگ"، "گل اطلسی"، "مجسمه سنگی"، "من این مرد خنده ماسیده را دوست دارم" و "نگاهم می کند هنوز".
در داستان دوم، که به زلزله بم اشاره دارد، "لاله" همسر "مجتبی" به یاد یکی از هم کلاسی های دوران دانشجویی خود به نام "منصور صادقی" می افتد. وی که چند سال پیش به لاله پیشنهاد ازدواج داده بود اکنون در این حادثه جان باخته است.