نگارنده سعید صمدی پور، در کتاب جبهه ملی ایران، بر آن است تا علل شکلگیری جبهه ملی در ایران را بررسی کند و نوع رابطه این جبهه با رهبران مذهبی و توده مردم را روشن سازد. محدوده زمانی این کتاب از سال 1328 تا 1360 خورشیدی است.
اقدامات جبهه ملی در دوره نخستوزیر رزمآرا، کودتای 28 مرداد 1332، سرنوشت اعضای جبهه ملی پس از کودتا، نضهت مقاومت ملی، جبهه ملی دوم و سوم، نحوه تشکیل جبهه ملی چهارم و مواضع و دیدگاههای جبهه ملی ایران، برخی از عنوانهای فصلهای کتاب جبهه ملی ایران هستند.
برهههای مختلف تاریخ ایران شاهد ظهور گروههای سیاسی متعدد بوده است که در فرایند تحولات نقش مهمی داشتهاند. همزمان با جریان ملی شدن صنعت نفت در ایران، جبههی ملی بهعنوان یکی از تشکلهای فراگیر به مدد حمایت نیروهای مذهبی توانست نقش ویژهای در تحولات سیاسی آن زمان ایفا کند، اما با آغاز نهضت شگفتانگیز امامخمینی و قیام 15 خرداد مدارای سیاسی با سران رژیم دیکتاتور پهلوی جای خود را به مبارزهی غیرمسالمتآمیز و براندازانه داد.
در چنین اوضاع و احوالی مجالی برای خودنمایی جبهههای ملی چندگانه وجود نداشت. رهبران و اعضای محافظهکار جبههی ملی صرفاً در صدد حفظ و ایجاد توازن برای خود در فضای سیاسی کشور بودند و عملاً تأثیری در تحولات نداشتند. با رشد فزایندهی انقلاب اسلامی در سالهای 1356 و 1357 چارهای جز تعامل با امواج انقلابی برای رهبران جبههی ملی باقی نمانده بود.
پس از پیروزی انقلاب و اعطای قدرت سیاسی به بازرگان در پست اولین نخستوزیر انقلاب اسلامی، جمعی از اعضای جبههی ملی نیز در کابینه حضور یافتند. به مرور زمان هم جبههی ملی و هم لیبرالهای نهضت آزادی متوجه شدند که قادر به پاسخگویی به نسل انقلابی نیستند، در نتیجه از صحنهی سیاستکنارهگیری کردند، اما جبههی ملی به جای درک درست از شرایط سیاسی کشور و هماهنگی با انقلاب اسلامی راه مخالفت را در پیش گرفت و به یکی از گروههای جبههی متحد ضدانقلاب در سال 1360 تبدیل شد و در نهایت با رؤیایی سرابگونه به مخالفت با لایحهی قرآنی قصاص برخاست که از سوی رهبر فرزانهی انقلاب حضرت امامخمینی(ره) یک گروه مرتد خوانده شد و رو به اضمحلال رفت.