آثار هوگو مانند آینه ای است که انواع احساسات و عواطف و عشق ها، و تمام مصایب و آلام و خستی هایی را که مایه تحریک و اضطراب و امید، یا موجب تاثر و تنگ دلی و خشم بشر است، در آن می توان دید، و بدین سبب آثار او مربوط به یک قوم و ملت نیست، بلکه راهنما و آموزگار و تسلی بخش و عبرت آموز و مربی انسانیت است. طایر خیال او بر محیط محدود این گیتی چون تنگ قفسی می نگریسته و همواره مشتاق بوده است که از این تنگنا فراتر پرواز کند، و در فضایی آزادتر بال گشاید. نیروی روح شاعرانه او به حدی است که به موجودات بی جان جان می دهد. و بر آنچه در دیده دل بشر و در نمایشگاه طبیعت تاریک است، روشنی می بخشد. به همین سبب در اشعار او درخت و چشمه و باد و دریا نیز سخن می گویند، سرود عشق می خوانند، می گریند، می نالند، عشق می ورزند و در پیش آن کسی که با اسرار عالم وجود محرم است، سمیعند و بصیرند و خوشند.