ماجرای این قصه مصور کودکانه بدین قرار است که پرنده ای زیبا که برای تخم گذاشتن عجله داشت به ناچار تخم سفید و کوچکش را در داخل هلال ماه به امانت می گذارد. این تخم کوچک برای روباه، گربه وحشی و عقاب غذای خوشمزه ای به حساب آمده از این رو هر سه در این فکرند که راهی برای به چنگ آوردن آن پیدا کنند. روزها می گذشت و دایره ماه کامل می شد. حیوانات جنگل هم تا نیمه های شب بیدار ماندند تا افتادن تخم را ببینند، اما اتفاقی نیفتاد. سرانجام حیوانات جنگل به خواب رفتند و خواب مشترکی دیدند: تخم سفید ترک خورد، یک پرنده کوچک از آن بیرون آمد و به سمت نامعلومی پرواز کرد.