«نا» در عربی به معنای «ما» است؛ ضمیر اول شخص جمع یا متکلم مع الغیر. «نا» یادآورِ سه گانۀ شهید صدر است که بیشتر، او را به آنها می شناسند: فلسفتنا، اقتصادنا و مجتمعنا.
مریم برادران ساعت ها و روزها، خوانده و دیده و شنیده و سپس با قلمی روان و صمیمی به روایتِ خوانده ها و دیده ها و شنیده هایش از زندگی مردی پرداخته که او را تنها با نام دو کتابش فلسفتنا و اقتصادنا می شناخته.
کتاب «نا» روایتی واقع نما، مستند و پرجزئیات از شهید صدر است و چه بسا همین دوری از زیاده پردازی و اغراقگری مهم ترین ویژگی این اثر باشد.
نویسنده در طول نوشتن این کتاب با خانوادۀ شهید صدر به ویژه همسر بزرگوار شهید در ارتباط بوده و از دقت و سخنان آنان بهره برده است. خود او در مقدمه کتاب می نویسد:
شب سوم شعبان متن کتاب را تمام کردم. بعد از ظهر بود که به فاطمه خانم زنگ زدم که هم سال نو و تولد امام حسین (ع) را تبریک بگویم و هم خبر بدهم متن تمام شده. چند سؤال هم داشتم که پرسیدم و جواب گرفتم. مشتاق بود نوشته ام را زودتر بخواند … . متن را برای فاطمه صدر فرستادم. روز بعد زنگ زد. شماره را که روی صفحۀ گوشی دیدم، همۀ بدنم یخ کرد، جواب ندادم، اضطراب عجیبی بود. خودم را دلداری دادم و چند دقیقه بعد شماره شان را گرفتم. گوشی را برداشت و بعد از سلام و احوالپرسی، با همان صدای گرم پر از انرژی و امید همیشگی و سخاوت ذاتی این خانواده، تشکر کرد و با مهربانی گفت: «وقتی می خواندم، با شما حرف می زدم که انگار همه جا حضور داشتید.» شرمنده شدم و البته از چیزهایی که در این مدت شناخته بودم، نباید چیزی جز این را انتظار می داشتم.