درباره فلسفه دانشگاه چه میدانیم؟ آیا این عنوان نیز نامی ثبتشده برای رشتهای دانشگاهی همچون فلسفۀ چین یا هند یا یونان و یا اسلامی است؟ و یا فلسفهای مضاف همچون فلسفه هنر است؟ و یا باید آن را بهعنوان مبانی فلسفی و نظری رشتهای به نام «دانشگاه» به حساب آورد؟ فلسفه دانشگاه هیچکدام از این سه نیست و باید چیستی آن را در جایی دیگر جست.
کتاب فلسفۀ دانشگاه در دو بخش با عنوانهای زیر میکوشد راهی جدید در پژوهشهای ایرانیان به موضوع دانشگاه و نقش آن در منظومه علم و جامعه باز کند:
مقدمه دکتر منوچهر آشتیانی
مقدمه ویراستار مجموعه
بخش نخست: ایدۀ فلسفی دانشگاه در ادبیات جهانی
کانت و خدمت فلسفه به آینده دانشگاه؛ دکتر رضا ماحوزی
هومبولت و ایدۀ تأسیس دانشگاه؛ دکتر میثم سفیدخوش
بیلدونگ از نظر هگل؛ مقدمهای برای طرح ایده دانشگاه هگلی؛ دکتر محمدمهدی اردبیلی
فلسفه و دانشگاه بهمثابه سازمان؛ الگویی برای جمع دو رویکرد در قبال کار دانشگاهی بر اساس اندیشه یاسپرس، دکتر مهدی پارسا خانقاه
ایدۀ پراگماتیسم در دانشگاه؛ دکتر خسرو باقری
هوسرل و بحران علم و فرهنگ اروپایی؛ طرحوارهای برای ایدۀ دانشگاه، دکتر لیلا سیاوشی
هیدگر و ایدۀ دانشگاه در افق تاریخی ما؛ دکتر بیژن عبدالکریمی
ماکس وبر، سیاست و دانشگاه مدرن؛ دکتر حسینعلی نوذری
هابرماس و فلسفۀ دانشگاه؛ دکتر ناصرالدین علی تقویان
دانشگاه: دیروز، امروز و فردا؛ بازخوانی پدیدارشناسانه ساختگشایی دانش در اندیشه دریدا؛ دکتر حسین مصباحیان
بخش دوم: تأملاتی دربارۀ دانشگاه ایرانی
فلسفه و فرهنگ توسعه؛ از تأملات کانت تا دانشگاههای ایران؛ دکتر رضا ماحوزی
جایگاه دانشگاه در جامعه ایرانی در قرن بیست و یکم؛ تأملی نقادانه در خصوص کارکرد های تازه یک تکنولوژی نه چندان جدید؛ دکتر علی پایا
ایدۀ دانشگاههای ایرانی؛ دکتر غلامرضا ذاکر صالحی
تولد دانشگاه ایرانی؛ دکتر رضا نجفزاده
تفکر و فلسفه، درد و درمان دانشگاه؛ دکتر کریم مجتهدی
مبانی نظری همبستگی فراگیر در جهت تحول در ساختار دانشگاه اسلامی؛ دکتر مهدی دهباشی
الگوی سنت پژوهشی و تأثیر آن در شکل بخشی به دانشگاه بومی با تأکید بر نقش دین و فرهنگ؛ دکتر زهره عبدخدائی
برلین یا گوتینگن؛ دکتر مرتضی مردیها