عده ای عقب هستند. آن ها که عاشق اند در جلو می ایستند. بعضی در وسط، میانه. وای از میانه! وای از اینکه در میانه بمانی! اگر جلو باشی، دست آن را که عقب افتاده می توانی بگیری و بیاوری اش جلو. جلو ببری اش. حرف بزنی با او. نصیحت و وصیتش کنی؛ اما آن که وسط است، هیچوقت نه میخواهد عقب بماند نه جلو برود.