در کتاب حاضر جریان حیات یک دانشگاه به رشته تحریر درآمده است و در آن توضیح داده میشود دانشگاه مستقل چیست و نیروهای بیرونی دانشگاه چه تأثیری بر عملکرد آن دارند و چگونه باید آنها را مدیریت کرد؟ مؤلفههای ذهنی رئیس و مدیران دانشگاه چیست و کدام ویژگیهای شخصیتی برای رهبری دانشگاه لازم است؟ آیا آموزش و پژوهش به شکل کیفی و مطلوب، انجام میشود و چه موانعی برای آنها وجود دارد؟ برنامه راهبردی دانشگاه و اجرای آن چه تأثیری بر توسعه دانشگاه دارد؟ مهمترین منابع مالی برای اداره دانشگاه چه هستند؟ از قابلیت وقف و خیرین چه استفادهای میشود؟
این نهاد علمی چگونه تحت تأثیر آموزههای اسلامی قرار گرفته و آیا اخلاقمحوری در فعالیتهای آن ظهور دارد؟ ارتباط مدیریت دانشگاه و همکاران به چه صورتی است؟ برای فعالیتهای بینالمللی دانشگاه چه راهکارهایی وجود دارد و موانع آن کدماند؟ آیا ساختار فیزیکی و انسانی دانشگاه به شکل مطلوبی، سامان یافته است و یا نیاز به اصلاحات بنیادی دارد؟ دانشگاه با جامعه و صنعت چه ارتباطی دارد و اصولاً دانشگاه چه نقشی در توسعه منطقه و کشور دارد؟
نگارنده تلاش میکند اولاً آنچه را در طول مدت مدیریت دانشگاه از آغاز سال 1393 تا 1397 رخ داده است با قلمی ساده بیان کند تا مورد نقد و ارزیابی همکاران دانشگاهی و صاحبنظران حوزه آموزش عالی قرار گیرد. ثانیاً برای انجام هر کاری، موانعی وجود دارد که اگر شناخته نشده و به شکل مناسب مدیریت نشود، کارها به فرجام نمیرسد، پس تلاش شده این موانع را شناخته و معرفی کند تا راه بر رهروانی که دل در گرو توسعه کشور، منطقه و دانشگاهشان بستهاند هموارتر شود.
ثالثاً علاوه بر شناخت فرصتها و موانع، به معرفی نتایج بهدستآمده نیز پرداخته شده است تا نشان داده شود که یک دانشگاه شهرستانی غیر مرکز استان با تلاش مستمر میتواند در نظام رتبهبندی دانشگاههای جهان اسلام(ISC) جایگاه نهم را کسب کند، در نظام رتبهبندی معتبر تایمز در سال 2019 رتبه دوم دانشگاههای کشور را به دست آورد و در بسیاری از شاخصهای کیفی در ردیف دانشگاههای برتر کشور باشد.
گزیده کتاب
چهارسال مدیریت بر یک دانشگاه سطح ملی و بالغ بر بیست سال معاونت دانشگاه و ریاست دانشکده و مدیریت گروه ،کوله بار بزرگی از تجربه است و برای کسانی که می خواهند چنین مدیریت هایی را شروع کنند یا مشغول آن هستند،تجربه های مجانی و در عین حال مهمی برای آموختن دارد.
دو تجربه پیش روی نگارنده بود که وی را تشویق می کرد تجارب خود را به صورت مکتوب درآورد : یکی نگارش کتاب نگاهی انتقادی به دانشگاه هاروارد اثر هری لوییس رئیس این دانشگاه و تجربه دیگر مجموعه خاطرات روزانه مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی که به صورت روزانه تدوین شده است و در حال حاضر مستند تجارب مدیریتی وی به حساب می آید . این کتاب ترکیبی از الگوی دو کتاب فوق است.تجربه گوهر ارزشمندی است که به آسانی به دست نمی آید و هزینه های فراوانی برای تحصیل آن صرف می شود بنابراین خوب است این تجربه ها مکتوب شود تا از بین نرود و در اختیار دیگران قرار گیرد.