کسی نمیتوانست راحت به احمد فرمان بدهد. فرمانده هان سپاه آبادان ازش گله داشتند. میگفتند چرا مثل دیگران، راحت هر دستوری بدهند نمی پذیرد. می خواهد اول قانع شود بعد بپذیرد. به دشمن هم مسلط بود. بچه های سپاه آبادان، یک محور نه چندان مهم عملیاتی را سپردند به نجف آبادی ها. احمد زیر بار نرفت. گفت «محور فیاضیه را بدهید ما، تا نفس دشمن رو بگیریم»