طبیب زاده در این کتاب بر اساس آثار داستانی و نمایشی فارسی در بازه ای صدساله، از 1298 تا 1397، کوشیده تا رسم الخطی برای فارسی شکسته به دست دهد. اساس کار او صد و دوازده اثر داستانی یا نمایشی است که یا پرفروش بوده اند یا مورد توجه منتقدان و روشنفکران ایرانی بوده اند.
طبیب زاده، دهخدا را اولین کسی می داند که در یکی از متن های «صوراسرافیل» از شکسته نویسی استفاده می کند و به طورکلی رواج یافتن شکسته نویسی در نثر فارسی را نتیجه طبیعی تغییرات اجتماعی و تاریخی انقلاب مشروطه می داند. جمال زاده را می توان مبدع نوعی گفتاری نویسی در ادبیات فارسی البته بدون شکسته نویسی دانست و پس از او، این صادق هدایت است که شکسته نویسی را در داستان هایش به کار می برد و گفتاری نویسی را کامل می کند.
رواج یافتن شکسته نویسی از همان آغاز با مخالفت بسیاری از اساتید ادبیات و زبان شناسان روبرو می شود اما داستان نویسی فارسی راه خود را ادامه می دهد و شکسته نویسی را به موضوعی سبکی بدل می کند. در سال های اخیر و با گسترش شبکه های اجتماعی، بار دیگر برخی از اساتید ادبیات و زبان شناسان از به خطر افتادن زبان فارسی گفتند و این موضوع یکی از دلایلی بوده است که طبیب زاده را به نگارش این کتاب واداشته است.
او معتقد است که جنس مخالفت ها با شکسته نویسی چه در حدود یک سده پیش و چه امروز از یک جنس است. طبیب زاده در کتابش، مروری بر نوشته های پیشین درباره شکسته نویسی می کند و به ایرادات مختلفی که به شکسته نویسی گرفته شده پاسخ می دهد و سپس بر اساس آثار داستانی و نمایشی معاصر به مبانی و دستور خط فارسی شکسته می پردازد.