ما، که اساسا رمانی خلاقانه و سرشار از ابهامهای لغوی عامدانه و قصد و غرضهای سیاسی زیرکانه است، داستانی علمی تخیلی است که وقایعش قرنها بعد در آینده اتفاق میافتد. داستان در قالب دفتر خاطرات و به قلم مهندسی به نام 503-D نوشته شده است که بناست نویسنده شود. قهرمان «ما» در تلاشی غیرمنطقی برای خوشایند مقامات، اعترافی شخصی مینویسد. او مدیر طراحی سفینهای عظیم است. بناست که لاف و گزاف ادبی او به کمک طرح و برنامههای رژیمی بیاید که برایش کار میکند؛ طرح و برنامههایی برای حمله به سایر سیارهها و شستوشوی مغزی ساکنان آنها. راوی ما وقتی بالاخره میتواند منویات پرشور و حرارت و راز دل و جانش را روی کاغذ بیاورد، کاشف به عمل میآید که به خاطرهنویسی علاقهمند است. اشتیاق سوزانش به بیان ادبی کافی است تا کاروبارش را تباه کند.
رمان ما یکی از نخستین تلاشها برای نوشتن دربارۀ آینده است و از منظر کسی که در آینده به دنیا آمده روایت میشود. وقتی زامیاتین این متن پیشگویانه را به رشتۀ تحریر درآورد، اصطاح «علمیتخیلی» هنوز ساخته نشده بود. با اینهمه این اثر نمونۀ بارز اثری علمیتخیلی است. همۀ مضامین و استعارههای علمیتخیلی را در خود دارد، مضامین و استعارههایی که وقتی زامیاتین خلقشان کرد کاملاً تازگی داشتند: شهرهای بیمنفذ و مهرومومشده، غذای شیمیایی، اونیفورم برای هردو جنس، مسافرتهای پرهیاهو با فضاپیماهای غولپیکر، دستکاری ذهن از طریق جراحی مغز... . صدالبته اینها امروز اموری پیشپاافتادهاند: اما دههها تلاش و ممارست هنرمندانی کوچکتر اینها را به اموری پیشپاافتاده بدل کرده است.
تقریبا تمامی آثار علمیتخیلی پادآرمانی که بعدها نوشته شد به نوعی وامدار این اثر هستند. جورج اورل، که خود در نوشتن کتاب 1984 از این اثر الهام گرفته بود و یادداشتی دربارۀ آن نوشته بود، باور داشت که دنیای قشنگ نو اثر هاکسلی مستقیما از ما الهام گرفته است. کورت ونه گات، نویسنده امریکایی، نیز در نوشتن رمان پیانوی خودنواز خود را متأثر از زامیاتین میداند.