35,000
تومان
10 ٪
31,500
تومان
افزودن به سبد خرید

بر شانه های کارون: خاطرات مردم اهواز از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی

تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی | آیین های انقلاب اسلامی 3

دسته بندی: فرهنگ پایداری دفاع مقدس

ناشر: راه یار

سال نشر: 1399

تعداد صفحات: 150

5
فروش پیامکی این محصول
معرفی کتاب
گزیده کتاب
مشخصات
نظرات کاربران
بریده های انتخابی شما

معرفی کتاب

کتاب بر شانه های کارون، خاطرات مردم اهواز از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی است. این کتاب توسط دفتر تاریخ شفاهی اهواز گردآوری شده است و در انتشارات راه یار به چاپ رسیده است.

پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی، پیکر ایشان به ایران منتقل شد و در شهرهای اهواز، مشهد، قم، تهران و کرمان تشییع شد. مردم بسیاری در این مراسم شرکت کردند. اما جمع‌آوری و انتشار خاطره‌ها و لحظه‌های خبر شهادت، عزاداری، راهپیمایی، تشییع و... از کار‌های رسانه‌ای است. این کار هم به آثار هنری و اندیشه‌ای مدد می‌رساند و هم به عنوان سندی برای آینده و نسل‌های بعد به حساب می‌آید.

این نوع خاطره‌نگاری غالباً در میان مجموعه‌های تاریخ‌نگاری مهجور مانده است و به همین دلیل، اهمیت جمع‌آوری روایت‌های مردمی دوچندان می‌شود. بر شانه‌ های کارون، خاطرات مردم جنوب و مردم اهواز از حاج قاسم سلیمانی و روز به خاک سپاری و تشییع پیکر ایشان است که به همت جمعی از محققان و پژوهشگران دفتر تاریخ شفاهی اهواز گردآوری شده است.

کتاب بر شانه های کارون، حاصل قسمتی از ساعت ها مصاحبه و تحقیق از خاطرات مردم اهواز در ایام شهادت و تشییع حاج قاسم سلیمانی است که توسط واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی جمع‌آوری شده است.

گزیده کتاب

جنوب را بیش از هوای تنوری و شرجی‌اش به آدم های‌گرم و رفیقش می‌شناسند. همین است که در واژگان آبادانی‌ها غربت، کلمە غریبی است. قاسم هم که قربانش بروم، ته رفیق بازها بود. رفاقت را از بر بود که هروقت اسم احمد کاظمی و مهدی باکری می آمد، بغض خفه‌اش می‌کرد. رفاقت را از بر بود که بعد از شهادت هم، خاک شدن کنار هم رزمش حسین یوسف اللهی آرامش می کرد. معرفت جنوبی‌اش بود که سیل پایش را دوباره به خوزستان باز کرد.
برگشت، با همان نگاه صمیمی و طنین صدای پرمهر سال 60. از کرامت خانواده‌های بی خانه گفت و از سیلی که با ارادە جوان جنوبی رام شدنی است؛ همان طور که اروند در والفجر 8 شد. دست انداخت گردن جوان‌ها و پیرمردها را در آغوش گرفت و پای درد دل‌های تلنبار شدە پیرزن‌های روستایی نشست. مردها به استقبالش یزلە شادی رفتند و پا به زمین سیل زده کوبیدند. زن‌ها برایش نان محلی پختند و به جانش دعا کردند.

اطلاعات کتاب

  • زبان کتاب: فارسی
  • سال نشر: 1399
  • چاپ جاری: 1
  • شمارگان: 1000
  • نوع جلد: جلد نرم
  • قطع: رقعی
  • تعداد صفحات: 150
  • ناشر: راه یار
  • گردآورنده کتاب: دفتر تاریخ شفاهی اهواز

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید

ورود یا ثبت‌نام

برای ثبت بریده ای از کتاب لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید

ورود یا ثبت‌نام