●دسته بندی: امام حسین و عاشورا
●ناشر: لب المیزان
●نویسنده: اصغر طاهرزاده
●سال نشر: 1390
●تعداد صفحات: 382
مقدمةه نویسنده: "چگونگی نگرش به تاریخ" 1- تاریخ یعنی تعیین و تحدیدِ «وقت»، از ریشه «اَرَخَ» و «وَرَخَ» است، و این تعیین وقت یا حضوری است و یا حصولی. یاد از گذشته در صورتی که با واسطه باشد «حصولی» است و اگر بی واسطه باشد «حضوری» است. پس تاریخ می شود «وقت یابی» حال یا به صورت حصولی و مفهومی و یا به صورت حضوری و وجودی. یعنی گاهی خبردار می شویم که در گذشته چه گذشت و یا گاهی در آن «وقت» و زمانه خود را حاضر می کنیم و با آن «وقت» زندگی می کنیم و این نوع وقتیابی هر چند نادر است ولی بسیار لازم و مفید است. 2- یاد حادثه کربلا در فرهنگ شیعه، یعنی آن طور که شیعه با آن روبه رو می شود، علم حضوری به تاریخ است و به عبارت دیگر کربلا در فرهنگ شیعه، یک تاریخ حضوری است. یعنی شیعه با «وقت یابیِ» کربلا، در آن صحنه و وقت حاضر می شود. خود را در «وقتِ» اصحاب کربلا قرار می دهد و به کمک کاری که امام حسین (ع) در کربلا انجام دادند، شیعه هنر چنین «وقت»یابی را در رویارویی با صحنه کربلا به دست آورده است، همچنان که نهضت کربلا به امامت حسین (ع) هنر چنین «وقت دهی» را دارد. 3- پس تاریخ «حضوری» بازگشتش به تذکر و به وقت اصیل و زنده است. این است که گفته می شود شیعه در همه دوران تاریخ حیاتش با نهضت کربلا و اصحاب کربلا «هم تاریخ» است، یعنی اصلاً فاصله ای بین خود و آن حادثه احساس نمی کند، و لذا خود را بازیگر آن صحنه می یابد و نه تماشاگر، و این خاصیت «وقت» است که عرفان عملی تلاش دارد انسان را در آن قرار دهد و انسان را از زمان گذشته و آینده آزاد کند و به «وقت» آورد، لذا می گوید: صوفی ابنالوقت باشد ای رفیق / نیست فردا گفتن از شرط طریق 4- تاریخ حضوری عبارت است از «یاد وقتِ ساحت اقدس» و تاریخ حقیقی همین است و مقصود قرآن از طرح حادثه های تاریخی و همچنین هدف اولیاء از نظر به تاریخ، در این نگرش نهفته است. امیرالمومنین به امام حسن (علیهم السلام) در نامه مشهورشان می نویسند: طوری در اعمال و افکار و آثار گذشتگان نظر کردم که یکی از آن ها به حساب می آیم و گویا با اولین و آخرینشان زندگی کرده ام. ...... 20- آری آنچه در مباحث «کربلا مبارزه با پوچیها» در جلو چشم من بوده تقلاّ کردن در چنین نگاهی است به کربلا، و امید فراوان و خواهش شدید دارم که با تمام وجود با چنین نگاهی در سطور این کتاب سیر کنید. آن وقت آن چه شما را حاصل شد گوارایتان باد و باز سال بعد با حضوری جدید در این سطور سیر کنید، آن وقت آن چه شما را حاصل شد باز گوارایتان باد، و مبادا که نگاه حصولی، نگاه شما شود و یا این که مطالب این کتاب را با حافظه بخوانید و به حافظه بسپارید.