اثر حاضر محصول حدود سی سال پژوهش برای شناخت مفاهیم تمدن و توسعه و ریشه یابی دلایل توسعه نیافتگی ایران از طریق مطالعه آثار و کتاب های متعدد نویسندگان صاحب نظر در این زمینه و گفت و شنود با دانشجویان و نخبگان می باشد که چکیده آن در اعلام چهار نظریه مرتبط به هم و مکمل یکدیگر به شرح زیر خلاصه می شود:
1. آرمان گرایی مرزهای یک تمدن را تعیین می کند و واقع گرایی ساختن تمدن در یک ساختار سه بعدی علم در طول، هنر در عرض، و فلسفه در ارتفاع را به عهده دارد.
2. فلسفه مستقل از آنچه که دین به اتکای وحی برای آخرت انسان تدارک دیده است، به اتکای عقل، سازوکارهای حقوقی، سیاسی، و اقتصادی را برای بهزیستی انسان در این دنیا تحت عنوان تمدن و توسعه فراهم می آورد.
3. توسعه نشان دهندۀ کیفیت تمدن است و رسیدن به توسعۀ پایدار یعنی کیفیت بخشی مستمر به تمدن، مستلزم وجود آزادی و استقرار واقع گرایی می باشد. این در حالی است که آرمان گرایی با آزادی و واقع گرایی در تقابل و تضاد قرار دارد.
4. آزادی پیش نیاز فلسفه است و فلسفه با داشتن خصوصیت نفی هرگونه مرجعیت، موتور پیش برندۀ توسعه می باشد. فقط در یک جامعۀ آزاد، فلسفه می تواند مرجعیت های متصلب را نفی و موجب تولیدات جدید علمی و هنری شود.