«روی مرمر سفید» داستان دختری است که تلاش می کند برادر روشندل خود را به خواسته اش برساند. پسر نوجوان دوست دارد پرنده ها پشت پنجره آپارتمان آنها بنشینند و برای تحقق این خواسته آنجا دانه می ریزد، اما احتمال اینکه پرنده ها تا طبقه چهارم بیایند، چندان زیاد نیست؛ بنابراین خواهر کوچولو تلاش می کند به هر ترتیبی که شده، پرنده ها را به آن سمت بکشاند و در این راه با مشکلات و دردسرهایی رو به رو می شود. عشق به خانواده، تلاش، دوست داشتن پرندگان، توجه به محیط زیست و اینکه نابینا بودن دلیل بر ناتوانی نیست، پیام اصلی این کتاب است.