کریس لورنتس، نظریهپردازِ تاریخ و استاد تاریخنگاری هلندی، در این کتاب نشان میدهد که برخلاف دیدگاه بسیاری از مورخان که در کوششهای علمیشان خود را چندان نیازمند به تکیه بر نظریههایی در باب تاریخ و تاریخنگاری نمیدانند، این تلقی تا چه اندازه با کاری که در مقام عمل بدان میپردازند فاصله دارد. او با کوشش برای تدقیق مفاهیمی همچون امر واقع و تفسیر، علت و صدفه، پیوستگی و ناپیوستگی، فرد و ساختار و نیز عینیت و ذهنیت، توجه خواننده را به اهمیت این مفاهیم در پژوهشهای تاریخی جلب میکند. به علاوه، با معرفی رویکردهای مختلف در تبیین تاریخی و نقد آنها معلوم میسازد که چگونه تفسیرهای متعددی از گذشته میتوانند از اعتباری همارز برخوردار باشند. لورنتس با بررسی تردیدهایی که از جانب اندیشه پستمدرن در خصوص اعتمادپذیربودن شناخت تاریخی ابراز میشود، به راهحلهای میانهای میرسد که از دیدگاه او میتوانند به لحاظ نظری، پژوهشهای تاریخی را موجه سازند
کتاب حاضر برای دانشجویان رشته تاریخ به عنوان یک اثر مبنایی برای مباحث مرتبط با تاریخنگاری، روش تحقیق در تاریخ، فلسفه تاریخ و فلسفه علم تاریخ ترجمه شده است. امید است که علاوه بر جامعه دانشگاهی، سایر پژوهشگران نیز از آن بهرهمند شوند.