«آناتول فرانس» نام مستعار شاعر و داستانسرای فرانسوی است که نام حقیقیاش «ژاک آناتول تیبو» بود. وی در شانزده آوریل 1844 به دنیا آمد و هشتاد سال بعد در سیزده اکتبر (1924) در همان شهر دیده به روی زندگانی فروبست. مردم جهان او را به نام یک نویسندة اندیشمند و یک داستانسرای بزرگ میشناسند. او «تائیس» را در سال 1892 وقتی چهل و نه ساله بود نگاشت. وی در سال 1921 به دریافت جایزة نوبل در ادبیات نائل شد. داستان اینگونه آغاز میشود که «پانهنوس»، مردی است که روزگاری زندگانی مرفهی داشت و هرچه آروز میکرد، به دست میآورد. او در صومعة محقر خود برابر صلیب عظیم چوبی زانو زده و اعتراف میکند که آنان دو برادر بودند که ثروتی نامتناهی از پدر به ارث برده بودند. یک برادر به سوی کامجویی و عشرتطلبی رفت و پانهنوس ترجیح داد، به سوی زهد و پرهیزگاری روی آورد و تن خود را از آلودگیهای شهوانی این جهان بری دارد. او اکنون به دنیای اندیشه فرو رفته و ایامی را در نظر میآورد که در اسکندریه به سر میبرده است. اسکندریه در آن روزگار از آبادترین و زیباترین بنادر مدیترانه بود و در این محیط خیالانگیز زنی به نام «تائیس» زندگی میکرده است که پانهنوس عاشقش بوده است. مخاطبان میتوانند ادامة داستان را با مطالعة کتاب دنبال کنند. مجموعة حاضر هشتمین شماره از مجموعة «تصویری از ادبیات کلاسیک جهان» است.