کتاب واکاوی نظریه عدالت در تفکر اسلامی، نوشته رضا غلامی است و در انتشارات آفتاب توسعه منتشر شده است.
کتاب واکاوی نظریه عدالت در تفکر اسلامی، دارای 11 فصل از قرار زیر است: - فصل اول: معنا و منشأ عدالت، - فصل دوم: منزلت و جایگاه عدالت، - فصل سوم: نقد و بررسی نظریه های عدالت، - فصل چهارم: تصویر کلی از نظریه عدالت در اسلام، - فصل پنجم: بسترهای تحقق عدالت، - فصل ششم: شاخص های تحقق عدالت، - فصل هفتم: روش ها و مکانیزم تحقق عدالت، - فصل هشتم: موانع تحقق عدالت، - فصل نهم: عدالت در جهان معاصر، - فصل دهم: انقلاب اسلامی و عدالت - فصل یازدهم: عدالت طلبی و الزامات آن.
گزیده کتاب
عدالت اجتماعی یکی از مطالبات اصلی انسان و جوامع انسانی در طول تاریخ محسوب میشود و در راه بهدستآوردن آن، جانهای فراوانی قربانی شده است. ممکن است تصور شود که انسانها در دوران مدرن به عدالت نزدیک شدهاند، اما واقعیت این است که عدالت در این دوران نیز مهمترین گمشده بشر محسوب میشود. نظام سرمایهداری لیبرال که امروز به ایدئولوژی حاکم بر بخشهای عمدهای از جهان بدل شده است، نهتنها با عدالت قابل پیوند نیست، بلکه عدالت را مانعی جدی برای تحقق اهداف خود در جهان تلقی میکند.
هرچند امروز تلاش میشود تفسیری از عدالت اجتماعی ارائه شود که با بنیانهای لیبرالیسم سازگار باشد، اما واقعیت این است که عدالتی که لیبرالیسم از آن سخن به میان میآورد، اگر نگوییم عدالت نیست، باید گفت که با عدالت حقیقی فاصله زیادی دارد. در نقطه مقابل لیبرالیسم، مارکسیسم هم که در مواردی عدالتگرا معرفی میشد، نهتنها کمک چندانی به تقرب جهان به عدالت نکرد، بلکه با ارائه تفسیری نادرست از عدالت و تقلیل آن به تساوی، و محروم کردن انسان از برخی از آزادیهای اساسی، فرصت چشیدن طعم عدالت واقعی توسط جوامع انسانی را از بین برد.
حتی در جریان سوسیالیستی هم که در آن نوعی از عدالتگرایی مطرح میباشد، نگاه به عدالت از زیر سایه نظام سرمایهداری خارج نمیشود و لذا هیچگاه نتوانسته انتظارات عدالتخواهان را برآورده سازد. در این میان، دین اسلام تحقق عدالت را هدف اصلی بعثت پیامبران الهی و نزول کتب آسمانی معرفی میکند و با معرفی گوهر عدالت، و نیز برقراری نسبتی معقول میان عدالت و آزادی، راه را برای عینیت یافتن عدالت در ساحتهای اجتماعی بدون در تنگنا قراردادن آزادی باز میکند.
با آنکه ابعاد گوناگون ورود تعالیم اسلامی به بحث عدالت اجتماعی مخفی نیست، اما واقعیت این است که هنوز تصویر دقیق و عالمانهای از مواجهه اسلام با عدالت در قالب نظریههای قوی ارائه نشده و مباحث این عرصه در حد کلیگویی متوقف مانده است. البته نباید از نظر دور داشت که تولد نظریههای اسلامی عدالت، قبل از هر چیز نیازمند شکلگیری بستر نقد نظریههای رقیب در عرصه عدالت اجتماعی است. به بیان دیگر، هرقدر فضای نقد نظریهها در این باب باز شود، جزئیات و ظرایف بیشتری از دیدگاه اسلام در ساحت عدالت اجتماعی و مرزهای آن با عدالت از منظر مکاتب فکری دیگر هویدا میگردد.