کتاب، مجموعه داستان هایی است از زبان پسر یک سوزنبان قطار در دوران قبل از انقلاب. کتاب با داستان چشم بند سیاه آغاز می شود. مأموران ساواک پدر پسرک را اشتباهاً به جای شیخ علی اندرزگو- از مسلمانان مبارزی که چندی قبل از انقلاب به دست ماموران امنیتی رژیم شاه به شهادت رسید- می گیرند و او و پسرش را به بازجوییهای سخت می کشانند … . در داستان آخر، تحت عنوان”ایستگاه”، پسرک و پدرش که به پخش تصاویر و اعلامیه های امام خمینی اقدام کرده بود با ترفند ماموران ساواک به دام می افتند و … .