کتاب حاضر، داستانی است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (د) نگاشته شده است. در این داستان پلیس استکهلم در جستجوی پسر نهسالهای است به اسم «بوویلهلم اولسون» که یک روز است از خانه خود خارج شده و خبری از او نیست. ولی هیچکس اطلاعی از او نداشت و نمیدانست به کجا رفته است، جز خودش و خاله اوندین. یک روز عصر پسرک که از جلو دکان میوهفروشی رد میشد، خاله اوندین او را صدا کرد و از او خواست تا کارتپستال خاله را در صندوق پست بیندازد. اولسون نتوانست جلو کنجکاوی خود را بگیرد و کلمات نوشته شده روی کارتپستال را خواند: «برای فرمانروا، سرزمین دور».